loading...
علوم تجربی مدرس کوهبنان
محمدحسین آلطه بازدید : 228 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)

 

 

در باره انرژی هسته ای بیشتر بدانیم

 انرژی هسته ای

 استفاده اصلی از انرژی هسته‌ای، تولید انرژی الكتریسته است. این راهی ساده و كارآمد برای جوشاندن آب و ایجاد بخار برای راه‌اندازی توربین‌های مولد است. بدون راكتورهای موجود در نیروگاه‌های هسته‌ای، این نیروگاه‌ها شبیه دیگر نیروگاه‌ها زغال‌سنگی و سوختی می‌شود. انرژی هسته‌ای بهترین كاربرد برای تولید مقیاس متوسط یا بزرگی از انرژی الكتریكی به‌طور مداوم است. سوخت اینگونه ایستگاه‌ها را اوانیوم تشكیل می‌دهد.

چرخه سوخت هسته‌ای تعدادی عملیات صنعتی است كه تولید الكتریسته را با اورانیوم در راكتورهای هسته‌ای ممكن می‌كند.
اورانیوم عنصری نسبتاً معمولی و عادی است كه در تمام دنیا یافت می‌شود. این عنصر به‌صورت معدنی در بعضی از كشورها وجود دارد كه حتماً باید قبل از مصرف به صورت سوخت در راكتورهای هسته‌ای، فرآوری شود.
الكتریسته با استفاده از گرمای تولید شده در راكتورهای هسته‌ای و با ایجاد بخار برای به‌كار انداختن توربین‌هایی كه به مولد متصل‌اند تولید می‌شود.
سوختی كه از راكتور خارج شده، بعداز این كه به پایان عمر مفید خود رسید می‌تواند به عنوان سوختی جدید استفاده شود.
فعالیت‌های مختلفی كه با تولید الكتریسیته از واكنش‌های هسته‌ای همراهند مرتبط به چرخه‌ سوخت هسته‌ای هستند. چرخه سوختی انرژی هسته‌ای با اورانیوم آغاز می‌شود و با انهدام پسمانده‌های هسته‌ای پایان می‌یابد. دوبار عمل‌آوری سوخت‌های خرج شده به مرحله‌های چرخه سوخت هسته‌ای شكلی صحیح می‌دهد.

اورانیوم
 

اورانیوم فلزی رادیواكتیو و پرتوزاست كه در سراسر پوسته سخت زمین موجود است. این فلز حدوداً 500 بار از طلا فراوان‌تر و به اندازه قوطی حلبی معمولی و عادی است. اورانیوم اكنون به اندازه‌ای در صخره‌ها و خاك و زمین وجود دارد كه در آب رودخانه‌ها، دریاها و اقیانوس‌ها موجود است. برای مثال این فلز با غلظتی در حدود 4 قسمت در هر میلیون (ppm4) در گرانیت وجود دارد كه 60 درصد از كره زمین را شامل می‌شود، در كودها با غلظتی بالغ بر ppm400 و در ته‌مانده زغال‌سنگ با غلظتی بیش از ppm100 موجود است. اكثر رادیو اكتیویته مربوط به اورانیوم در طبیعت در حقیقت ناشی از معدن‌های دیگری است كه با عملیات رادیواكتیو به وجود آمده‌اند و در هنگام استخراج از معدن و آسیاب كردن به جا مانده‌اند.
چند منطقه در سراسر دنیا وجود دارد كه غلظت اورانیوم موجود در آنها به قدر كافی است كه استخراج آن برای استفاده از نظر اقتصادی به صرفه و امكان‌پذیر است. این نوع مواد غلیظ، سنگ معدن یا كانه نامیده می‌شوند.
- چرخه سوخت هسته‌ای (شكل هندسی) (عكس)

استخراج اورانیوم
 

هر دو نوع حفاری و تكنیك‌های موقعیتی برای كشف كردن اورانیوم به كار می‌روند، حفاری ممكن است به صورت زیرزمینی یا چال‌های باز و روی زمین انجام شود.
در كل، حفاری‌های روزمینی در جاهایی استفاده می‌شود كه ذخیره معدنی نزدیك به سطح زمین و حفاری‌های زیرزمینی برای ذخیره‌های معدنی عمیق‌تر به كار می‌رود. به‌طور نمونه برای حفاری روزمینی بیشتر از 120 متر عمق، نیاز به گودال‌های بزرگی بر سطح زمین است؛ اندازه گودال‌ها باید بزرگتر از اندازه ذخیره معدنی باشد تا زمانی كه دیواره‌های گودال محكم شوند تا مانع ریزش آنها شود. در نتیجه، تعداد موادی كه باید به بیرون از معدن انتقال داده شود تا به كانه دسترسی پیدا كند زیاد است.
حفاری‌های زیرزمینی دارای خرابی و اخلال‌های كمتری در سطح زمین هستند و تعداد موادی كه باید برای دسترسی به سنگ معدن یا كانه به بیرون از معدن انتقال داده شوند به‌طور قابل ملاحظه‌ای كمتر از حفاری نوع روزمینی است.
مقدار زیادی از اورانیوم جهانی از (ISL) (In Sitaleding) می‌آید. جایی كه آب‌های اكسیژنه زیرزمینی در معدن‌های كانه‌ای پرمنفذ به گردش می‌افتند تا اورانیوم موجود در معدن را در خود حل كنند و آن را به سطح زمین آورند. (ISL) شاید با اسید رقیق یا با محلول‌های قلیایی همراه باشد تا اورانیوم را محلول نگهدارد، سپس اورانیوم در كارخانه‌های آسیاب‌سازی اورانیوم، از محلول خود جدا می‌شود.
در نتیجه انتخاب روش حفاری برای ته‌نشین كردن اورانیوم بستگی به جنس دیواره معدن كانه سنگ، امنیت و ملاحظات اقتصادی دارد.
در غالب معدن‌های زیرزمینی اورانیوم، پیشگیری‌های مخصوصی كه شامل افزایش تهویه هوا می‌شود، لازم است تا از پرتوافشانی جلوگیری شود.

آسیاب كردن اورانیوم
 

محل آسیاب كردن معمولاً به معدن استخراج اورانیوم نزدیك است. بیشتر امكانات استخراجی شامل یك آسیاب می‌شود. هرچه جایی كه معدن‌ها قرار دارند به هم نزدیك‌تر باشند یك آسیاب می‌تواند عمل آسیاب‌سازی چند معدن را انجام دهد. عمل آسیاب‌سازی اكسید اورانیوم غلیظی تولید می‌كند كه از آسیاب حمل می‌شود. گاهی اوقات به این اكسیدها كیك زرد می‌گویند كه شامل 80 درصد اورانیوم می‌باشد. سنگ معدن اصل شاید دارای چیزی در حدود 1/0 درصد اورانیوم باشد.
در یك آسیاب، اورانیوم با عمل سنگ‌شویی از سنگ‌های معدنی خرد شده جدا می‌شود كه یا با اسید قوی و یا با محلول قلیایی قوی حل می‌شود و به صورت محلول در می‌آید. سپس اورانیوم با ته‌نشین كردن از محلول جدا می‌شود و بعداز خشك كردن و معمولاً حرارت دادن به صورت اشباع شده و غلیظ در استوانه‌های 200 لیتری بسته‌بندی می‌شود.
باقیمانده سنگ معدن كه بیشتر شامل مواد پرتوزا و سنگ معدن می‌شود در محلی معین به دور از محیط معدن در امكانات مهندسی نگهداری می‌شود. (معمولاً در گودال‌هایی روی زمین).
پس‌مانده‌های دارای مواد رادیواكتیو عمری طولانی دارند و غلظت آنها كم خاصیتی سمی دارند. هرچند مقدار كلی عناصر پرتوزا كمتر از سنگ معدن اصلی است و نیمه عمر آنها كوتاه خواهد بود اما این مواد باید از محیط زیست دور بمانند.

تبدیل و تغییر
 

محلول آسیاب شده اورانیوم مستقیماً قابل استفاده به‌عنوان سوخت در راكتورهای هسته‌ای نیست. پردازش اضافی به غنی‌سازی اورانیوم مربوط است كه برای تمام راكتورها لازم است.
این عمل اورانیوم را به نوع گازی تبدیل می‌كند و راه به‌دست آوردن آن تبدیل كردن به هگزا فلورید (Hexa Fluoride) است كه در دمای نسبتاً پایین گاز است.
در وسیله‌ای تبدیل‌گر، اورانیوم به اورانیوم دی‌اكسید تبدیل می‌شود كه در راكتورهایی كه نیاز به اورانیوم غنی شده ندارند استفاده می‌شود.
بیشتر آنها بعداز آن كه به هگزافلورید تبدیل شدند برای غنی‌سازی در كارخانه آماده هستند و در كانتینرهایی كه از جنس فلز مقاوم و محكم است حمل می‌شوند. خطر اصلی این طبقه از چرخه سوختی اثر هیدروژن فلورید (Hydrogen Fluoride) است.

محمدحسین آلطه بازدید : 181 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (1)

شاید هیچ موضوعی به این اندازه واضح و بدیهی نباشد كه آسمان آبی است. اما چرا آسمان ما آبی است و مثلا بنفش، ‌قرمز یا صورتی نیست؟‌ مثلا شب‌ها كه خورشید در آسمان نیست، با آسمانی مشكی طرف هستیم كه نور ستاره‌ها و ماه در پس‌زمینه مشكی آن می‌درخشد. چرا در روز این اتفاق نمی‌افتد مثلا در روز به جای آسمانی آبی، ‌آسمانی تیره می‌داشتیم كه خورشید در زمینه آن بدرخشد؟این اتفاق می‌افتاد اگر زمین جو نداشت. در واقع مسوولیت اصلی همه این داستان‌ها، جو زمین است كه باعث می شود زندگی ما روی زمین ادامه یابد.تابش نور خورشید در مقابل ماه یا ستاره‌ها بسیار زیاد است و به همین دلیل زمانی كه وارد جو زمین می‌شود، تاثیری متفاوت از نور ماه و ستاره‌ها در شب ایجاد می‌كند.نور خورشید تركیبی از طول موج‌های مختلف است كه رنگ‌های مختلفی را در دل نور سفید خود دارد هنگام وقوع رنگین‌كمان شما می‌توانید این طیف رنگی را ببینید یا با قرار دادن منشوری در برابر پرتو نور خورشید آن را به رنگ‌های سازنده آن تجزیه كنید. این نور سپید و درخشان خورشید در روز اما برای این‌كه بتواند خود را به چشمان ما برساند باید از میان جو غلیظ سیاره ما عبور كند. جوی كه عمدتا از نیتروژن و اكسیژن تشكیل شده است. عبور نور خورشید از دل این گازهای جوی كه ابعاد ذرات تشكیل‌دهنده آنها از طول موج نور عبوری كوچك‌تر است، باعث می‌شود تا این طول موج‌های مختلف متناسب با طول موجشان در جو پراكنده شوند. همین پراكندگی است كه باعث می‌شود تا در روز برخلاف شب همه آسمان روشن شود چرا كه منبع نور، آنقدر قوی است كه میزان پراكندگی آن باعث روشن شدن كل آسمان می‌شود، اما چرا آسمان آبی است؟پدیده پراكندگی طول موج‌های مختلف در محیط‌های مختلف را اصطلاحا به نام پدیده رایلی می‌شناسند. فرمول رایلی میزان پراكندگی نور در آسمان را بیان می‌كند. این پراكندگی و در واقع میزان پراكنده شدن هر یك از طول موج‌های مختلف در آسمان به ماده‌ای بستگی دارد كه نور از میان آن عبور می‌كند. جو زمین عمدتا از نیتروژن تشكیل شده است و مولكول‌های این گاز در شرایط عادی نور آبی را بیش از بقیه طول موج‌ها پراكنده می‌كنند. نتیجه این می‌شود كه غیر از مواقعی كه غبار زیادی در جو وجود دارد یا هنگام غروب خورشید آسمان را آبی ببینیم.این پدیده در سیارات دیگر هم اعمال می‌شود. مثلا در مریخ با توجه به تركیب جوی آن عمدتا طول موج نور قرمز است كه پراكنده می شود و به همین دلیل هم می توانید در مریخ آسمانی سرخ فام را ببینید. اما اگر زمین جو نداشت چه؟ ‌در این صورت هیچ پراكندگی رخ نمی‌داد و آسمان سیاهی داشتیم كه خورشیددرخشانی در زمینه سیاه آن می‌درخشید. 


محمدحسین آلطه بازدید : 260 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (1)

جیوه یا سیماب نام یک عنصر شیمیایی با نماد Hg و عدد اتمی ۸۰ است. جیوه در زبان‌های دیگر با نام‌های نقرهٔ زنده یا hydrargyrum هم شناخته می شده‌است. در یونانی "hydr" به معنی آب و "argyros" به معنی نقره°C دارای درازترین بازهٔ مایعی در میان فلزات است.

رسوب‌های جیوه در سراسر زمین پیدا می‌شود، اما بیشتر به صورت شنگرف (سولفیدهای جیوه) این رنگدانهٔ قرمز شنگرفی بیشتر از راه کاهش شنگرف بدست می‌آید. شنگرف بسیار سمّی است بویژه اگر گرد و غبار آن بوییده یا خورده شود. راه دیگر مسمویت جیوه قرار گرفتن در برابر ترکیب‌های حل شدنی جیوه در آب است مانند کلرید جیوه(II) یا متیل‌جیوه، تنفس بخار جیوه یا خوردن خوراک‌های دریایی آلوده به جیوه.

جیوه در دماسنج، فشارسنج (بارومتر، مانومتر)، فشارسنج خون، کلید جیوه‌ای، شیرهای شناور و دیگر ابزارها. البته به دلیل زهرآگین بودن این عنصر، تلاش شده تا از فشارسنج‌های خون و دماسنج‌های جیوه‌ای در بیمارستان‌ها پرهیز شود و بجای آن از ابزارهای الکلی، آلیاژهای اوتکتیک مانند گالینستان، ابزارهای الکترونیکی یا با پایهٔ ترمیستور بهره برده شود. اما همچنان کاربرد جیوه در زمینهٔ پژوهش و ساخت مواد آمالگام دندانی برای پرکردن دندانها پابرجا است. جیوه کاربرد نوری هم دارد: اگر جریان الکتریسیته از بخار جیوهٔ درون یک لولهٔ فسفری گذرانده شود، موج‌های کوتاه فرابنفش پدید می‌آید در اثر این موج‌ها فسفر به درخشش می‌افتد و نور مرئی تولید می‌شود (مانند لامپ مهتابی).

 

ظاهر نقره‌ای

 

ویژگی‌ها

فیزیکی

سکهٔ یک پوندی (با چگالی ۷٫۶ g/cm۳) به دلیل نیروهای کشش سطحی و شناوری بر روی جیوه شناور می‌ماند.

جیوه فلزی سنگین و سفید-نقره‌ای است. نسبت به دیگر فلزها رسانایی گرمایی پایینی دارد اما رسانای خوب جریان برق است.[۴] به عنوان یک فلز بلوک دی دارای نقطهٔ ذوب بسیار پایینی است. توضیح این ویژگی به دانش مکانیک کوانتوم نیازمند است. اما کوتاه شده می توان چنین توضیح داد: جایگیری الکترون‌ها به دور هستهٔ جیوه از ترتیب ۱s, ۲s, ۲p, ۳s, ۳p, ۳d, ۴s, ۴p, ۴d, ۴f, ۵s, ۵p, ۵d, ۶s پیروی می‌کند. چنین جایگیری الکترون‌ها به سختی آمادهٔ ازدست دادن الکترون می‌شود برای همین از این نظر جیوه مانند گازهای نجیب رفتار می‌کند، پس پیوندهای درونی ضعیف است و نقطهٔ ذوب پایینی دارد (به آسانی ذوب می‌شود) پایداری تراز ۶s به دلیل وجود تراز پُرشدهٔ ۴f است. نبود تراز پایین تر f در عنصرهایی مانند کادمیم و روی دلیل داشتن نقطهٔ ذوب بالاتر این عنصرها است. یادآوری می‌شود که هر دوی این عنصرها به آسانی ذوب می‌شوند و افزون بر این به گونهٔ نامعمولی نقطهٔ جوش پایینی دارند. فلزهایی مانند طلا نسبت به جیوه اتم‌هایی با یک الکترون کمتر در 6s دارند. چنین الکترون‌هایی آسان تر جدا می‌شوند و میان اتم‌های طلا به اشتراک گذاشته می‌شوند و پیوندهای فلزی برقرار می‌کنند.[۲][۵]

شیمیایی

جیوه با بیشتر اسیدها واکنش نمی‌دهد، مانند اسید سولفوریک رقیق. هرچند که اسیدهای اکسیدکننده مانند اسید سولفوریک غلیظ و اسید نیتریک یاتیزاب سلطانی جیوه را حل می‌کند سولفات، نیترات و کلرید جیوه(II) را برجای می‌گذارد. مانند نقره با سولفید هیدروژن هوا واکنش می‌دهد. جیوه حتی با تکه‌های کوچک جامد گوگردی هم واکنش می‌دهد. این مواد در کیت‌های نشت جیوه برای جذب بخارهای جیوه به کار می‌رود.[۶]

ملغمه

Mercury-discharge spectral calibration lamp

به هر آلیاژی از جیوه، ملغمه گفته می‌شود. به عبارت دیگر ملغمه همان جیوه-فلز است که می‌تواند مایع یا جامد باشد. جیوه می‌تواند با طلا، روی و بسیاری از فلزهای دیگر ملغمه بسازد. آهن یک استثنا است برای همین به صورت سنتی برای تجارت جیوه از ظرف‌های آهنی بهره برده می‌شد. فلزهای دیگر که با جیوه ملغمه نمی‌سازند عبارتند از تانتالیم، تنگستن و پلاتین. ملغمهٔ سدیم یک عامل کاهندهٔ پرکاربرد در ساخت مواد آلی است. همچنین در لامپ‌های سدیمی فشاربالا هم بکار می‌آید.

هنگامی که جیوه و آلومینیم خالص در تماس با هم قرار گیرند به آسانی با هم ترکیب می‌شوند و ملغمهٔ آلومینیم-جیوه را می‌سازند. اکسید آلومینیم که پوشش محافظ آلومینیم در برابر اکسیدشدگی است در برابر این ملغمه به آسانی از میان می‌رود برای همین حتی اندازه‌های اندک جیوه هم برای آلومینیم بسیار خورنده‌است. به این دلیل در بیشتر شرایط اجازهٔ ورود جیوه به درون هواپیما داده نمی‌شود.[۷]

ایزوتوپ

نوشتار اصلی: ایزوتوپ‌های جیوه

جیوه هفت ایزوتوپ دارد که فراوان ترین آن‌ها ۲۰۲Hg است (۲۹٫۸۶٪). ۱۹۴Hg با نیمه‌عمر ۴۴۴ سال و پس از آن۲۰۳Hg با نیمه‌عمر ۴۶٫۶۱۲ روز دارای درازترین نیمه‌عمر در میان ایزوتوپ‌های پرتوزای جیوه‌اند. غیر از این دو، بیشتر ایزوتوپ‌ها دارای نیمه‌عمری کمتر از یک روز اند. ۱۹۹Hg و ۲۰۱Hg به ترتیب با اسپین‌های 1۲ و ۳۲ ایزوتوپ‌هایی اند که بیشترین پژوهش تشدید مغناطیسی هسته-هستهٔ فعال بر روی آن‌ها صورت گرفته‌است.[۴]

گذشته

نماد سیارهٔ جیوه (☿) که از دوران باستان برای اشاره به این عنصر بکار برده می‌شد.

گذشتهٔ جیوه به سال ۱۵۰۰ پیش از میلاد باز می‌گردد. دیرینه ترین نشانه از این عنصر در آرامگاه‌های مصر باستان پوده‌است.[۸]

مردم در چین و تبت گمان می‌کردند که جیوه باعث درازی عمر، درمان آسیب‌ها و درمجموع، سلامتی بهتر افراد می‌شود.[۹] تا آنجا که در افسانه‌ها گفته شده یکی از شاهان چین به نام چین شی هوان در آرمگاهی از سرزمینش به خاک سپرده شده که رودهایی از جیوه را دربرداشته به عنوان نمادی از رودهای چین. این پادشاه خود در اثر نوشیدن آمیخته‌ای از جیوه و گَرد یشم سبز که کیمیاگران دربار دودمان چه‌این آن را درست کرده بودند، کشته شده بود. او گمان می‌کرد با نوشیدن این معجون، جاودان خواهد شد. او با نوشیدن این معجون دچارنارسایی کبدی، مسمویت جیوه و در پایان مرگ مغزی شده بود.[۱۰][۱۱]

در یونان باستان جیوه به عنوان یک مرهم یا روغن کاربرد داشت. مصریان و رومیان باستان هم از آن به عنوان ابزار آرایشی که گاهی باعث دگرگونی چهره می‌شود، بهره می‌بردند. در لامانه، یکی از شهرهای اصلی تمدن مایا یک استخر جیوه پیدا شده بود که در زیر یک زمین بازی (با توپ) در آمریکای میانه جای داشت.[۱۲][۱۳] تا سال ۵۰۰ پیش از میلاد، جیوه در ساخت ملغمه، آلیاژی با دیگر فلزات به کار برده می‌شد.[۱۴]

کیمیاگران گمان می‌کردند جیوه نخستین مادهٔ جهان بوده و دیگر فلزها از آن پدید آمده‌اند. آن‌ها بر این باور بودند که می توان با تغییر کیفیت و کمیت گوگرد افزوده شده به جیوه، فلزهای گوناگون را پدید آورد. همچنین این باور وجود داشت که خالص ترین فلزها، طلا است برای همین در تلاش شان در دگرگونی فلزهای ناخالص به طلا از جیوه بهره می‌بردند. به انجام رسانیدن چنین واکنشی، آرزوی دیرینهٔ بسیاری از کیمیاگران بود.[۱۵]

آلمادن در اسپانیا، مونته آمیاتا در ایتالیا و ایدریا در اسلونی امروزی معدن‌های اصلی جیوه بوده‌اند. نزدیک به ۲۵۰۰ سال از عمر معدن آلمادن می‌گذرد.[۱۶]

پیدایش

همچنین ببینید: رده:کانی‌های جیوه و رده:معدن‌های جیوه
خروجی جیوه در سال ۲۰۰۵

جیوه عنصری به شدت کمیاب در پوستهٔ زمین است. فراوانی آن در پوسته برپایهٔ جرم ۰٫۰۸ بخش در میلیون (ppm) است.[۱۷] البته چون این عنصر از دیدگاه زمین‌شیمی با عنصرهایی که بیشترین فراوانی را در پوسته دارند ترکیب نمی‌شود به همین دلیل سنگ معدن‌های جیوه نسبت به سنگ‌های معمولی دارای غلظت بالایی از این عنصرند. داراترین سنگ معدن‌های این عنصر تا ۲٫۵٪ جرمی و فقیرترین آن‌ها دست کم ۰٫۱٪ جیوه دارند (۱۲،۰۰۰ برابر فراوانی میانگین جیوه در پوسته). جیوه هم به صورت یک فلز (کمیاب) و هم در کنار عنصرهای دیگر در کانی‌هایی مانند شنگرف، کوردرویت، لیوینگ ستونیت و... پیدا شده‌است. HgS یا شنگرف معمول ترین سنگ معدن جیوه‌است.[۱۸] سنگ معدن‌های جیوه بیشتر در کمربندهایی که سنگ‌هایی با چگالی بالا با نیروی بزرگی به بیرون پوسته هُل داده شده‌اند پیدا می‌شود بویژه در فصل‌های داغ یا ناحیه‌های آتشفشانی.[۱۹]

از سال ۱۵۵۸ با بدست آوردن فرایندی که در آن بتوان با کمک جیوه، نقره را از سنگ معدنش بیرون کشید، جیوه ارزش بالایی در اقتصاد اسپانیا و سرزمین‌های آمریکایی زیر پوشش پیدا کرد. در اسپانیای نو و پرو این ارزش بیشتر دیده می‌شد. در آغاز معدن آلمادن در جنوب اسپانیا، فراهم کنندهٔ همهٔ جیوهٔ مورد نیاز اسپانیایی‌ها بود.[۲۰] در بازهٔ سه سده بیش از ۱۰۰،۰۰۰ تُن جیوه از معدن‌ها بیرون کشیده شد و روند نیاز به جیوه تا پایان سدهٔ ۱۹ برای بدست آوردن نقرهٔ بیشتر همچنان ادامه داشت.[۲۱]

شنگرف، سنگ معدن جیوه، معدن سوکریتس، شهرستان سونومای کالیفرنیا. در جاهایی که رسوب‌های جیوه به صورت اکسیدی اند، از شنگرف با عنوان سنگ مادر جیوه یاد می‌شود.

پس از اسپانیا در ایتالیا، آمریکا، مکزیک و اسلوونی هم معدن‌های مهم جیوه پیدا شد و به بهره برداری رسید. اما امروز در بسیاری از این معدن‌ها بسته‌است. برای نمونه معدن مک‌درمیت در نوادا که آخرین معدن آمریکا بود در سال ۱۹۹۲ بسته شد. بسیاری از این بسته شدن‌ها به دلیل افت ارزش جیوه بوده‌است. ارزش جیوه در سال‌های گوناگون بسیار بالا و پایین شده برای نمونه در سال ۲۰۰۶ ارزش جیوه برای هر فلاسک، برابر با ۷۶ پوند یا ۳۴٫۴۶ کیلوگرم، ۶۵۰ دلار بوده‌است.[۲۲]

با حرارت دادن شنگرف در برابر جریان هوا و سپس متراکم کردن بخار آن به جیوه می‌رسیم. این واکنش به ترتیب زیر است:

HgS + O۲ → Hg + SO۲

در سال ۲۰۰۵ چین بزرگترین تولیدکنندهٔ جیوه بود.[۲۳] گمان آن می‌رود که کشورهای دیگر هم با کمک فرایندهای الکتریکی استخراج، تولیدکنندهٔ جیوه بوده‌اند اما داده‌ای را ثبت نکرده‌اند.

به دلیل سمی بودن بالای جیوه، هم در فرایند معدن کاری و هم در جداسازی، آسیب‌های فراوانی از این ماده در گذشته تا کنون به جای مانده‌است.[۲۴] به همین دلیل در دههٔ ۱۹۵۰ شرکت‌های خصوصی در اردوگاه‌های کار اجباری از زندانیان برای کندن معدن‌های جیوه استفاده می‌شد. هزاران زندانی به کار گرفته می‌شدند تا تونل‌های تازه بکنند.[۲۵] افزون بر این سلامتی کارگران در هنگام کار در معدن به شدت در خطر بود.

اتحادیهٔ اروپا در سال ۲۰۱۲ به دلیل نیازش به لامپ‌های مهتابی چین را به بازگشایی معدن‌های مرگبارش تشویق می‌کرد تا جیوهٔ مورد نیاز آن‌ها فراهم شود. با این روند محیط زیست در برابر خطرهای جدی قرار می‌گرفت بویژه در منطقه‌های جنوبی فوشان و گوانگ‌ژو، و در استان گوئیژو در جنوب غرب.[۲۵]

معدن‌های جیوه که پس از بهره برداری رها شده‌اند دارای توده‌های بزرگ و خطرناک شنگرف حرارت داده شده‌اند. بررسی‌ها نشان داده که آبی که از این منظقه‌ها می‌گذرد بسیار برای طبیعت آسیب رسان است. برای همین تلاش می‌شود تا از این منطقه‌ها به گونهٔ ویژه‌ای دوباره بهره برداری شود. برای نمونه در سال ۱۹۷۶ شهرستان سانتا کلارا یک معدن کهنه را خرید و در آن یک پارک محلی درست کرد و البته برای پاک سازی محیطی و امنیت آن بسیار هزینه کرد.[۲۶]

ترکیب‌های شیمیایی

همچنین ببینید:رده:ترکیب‌های جیوه

جیوه دارای دو ظرفیت ترکیبی مهم است، جیوه (I) و (II). البته جیوه‌های با ظرفیت بالاتر هم شناسایی شده‌است اما چندان مهم نیستند. برای نمونه فلوئورید جیوه (IV) ترکیبی است که در شرایط بسیار ویژه بدست می‌آید.[۲۷]

تاثیر جیوه بر سلامتی

خطرات استفاده از جیوه توسط مصریان باستان که از بردگان جهت کار در معادن جیوه استفاده می‌کردند، کشف شده بود. احتمالا به خاطر سمّی بودن ملغمهٔ جیوه در استخراج طلا، بردگانی که در معادن شنگرف (HgS) رومی‌ها کار می‌کردند، بعد از ۶ ماه می‌مردند. از اوایل سدهٔ هجدهم میلادی توجه دانشمندان به احتمال روبرویی شغلی و تماس افراد عادی با جیوه جلب شد. انواع ترکیبات جیوه، سمیّت متفاوتی دارند، ترکیباتی مانند فنیل مرکور و الکوکسی الکیل، کمترین میزان آسیب، و ترکیبات الکیل جیوه بیش ترین آسیب را می رسانند.

جیوه از راه تنفس، گوارش و نیز از طریق پوست قابل جذب می‌باشد، بخار جیوه به دستگاه اعصاب مرکزی تمایل دارد، اما هدف اصلی Hg کلیه‌ها و کبد است. تا کنون مدارک محدودی در ارتباط با سرطانزا بودن جیوه ارائه شده‌است.

مطالعات جهانی نشان می‌دهند که در نتیجهٔ تماس مستقیم یا استنشاق بخارات جیوه، اختلالات مختلفی به وجود می‌آید که برخی از آن‌ها عبارتند از: اختلال دستگاه خود-ایمنی، اختلال در عملکرد کلیه، ناباروری، تاثیرات منفی روی جنین، مشکلات رفتاری– عصبی، ناکارآمدی قلبی، آلزایمر، تاثیرات مخرب بر دستگاه عصبی مرکزی و محیطی، تاثیرات چشمی، مشکلات دهانی، نارسایی حاد تنفسی، درماتیت، دمانس، تهوع، استفراغ، اسهال، درد شکم، همانوری، کونژکتیویت، برونشیت، پنومونی، ورم ریه، تب بخار فلزی و اختلالات نوروسایکوتیک، اثر بر روی غده تیروئید، تولید مثل و سمیت ژنی.

استنشاق ۱ mg/m۳ بخار جیوه به ریه‌ها، کلیه‌ها و دستگاه عصبی آسیب زده و باعث تحریک پذیری شدید، بی ثباتی احساس، لرزش، کاهش وزن، ورم لثه، سردرد، کاهش رشد، التهاب ریه و آماس پوست می‌شود. این عوارض ممکن است در جمعیت‌های عمومی در مواجهه با ۱/۰ mg/m۳ نیز مشاهده گردد.

پس از بخار جیوه، متیل جیوه خطرناک ترین شکل جیوه‌است. استفاده از متیل جیوه به عنوان قارچ‌کش برای محافظت دانه‌ها سبب کاهش قابل ملاحظه پرندگانی شد که از این دانه‌ها مصرف کرده بودند و همچنین صدها مرگ در عراق و آمریکا از مصرف نانی که دانه‌های گندم آن با متیل جیوه در تماس بوده گزارش شده‌است. ورود سمی ترین شکل جیوه یعنی متیل جیوه به بدن انسان، بیماری میناماتا ایجاد می‌کند. این بیماری نخستین بار در دههٔ ۱۹۵۰ در خلیج میناماتای ژاپن مشاهده شد. بروز این بیماری در انسان با عوارض گوناگون عصبی از جمله اختلال در حواس پنج گانه، بروز آلزایمر در سنین پیری و در موارد حاد با مرگ بیمار، همراه‌است. متیل جیوه نسبت به نمک‌های Hg سمّ قوی تری است، زیرا علاوه بر انحلال‌پذیری در بافت چربی، قابلیت تجمع و بزرگ‌نمایی زیستی دارد. همچنین می‌تواند از سد خونی- مغزی و جفت جنین عبور کند.

فرایند متیل‌دار شدن جیوه در ته‌نشست‌های گل‌آلود رودخانه‌ها و به ویژه در شرایط ناهوازی توسط متیل کوبالامین صورت می‌گیرد. بیشتر جیوهٔ موجود در بدن انسان به صورت متیل جیوه بوده و اغلب از طریق خوردن ماهی وارد بدن انسان می‌شود. متیل جیوه از راه دستگاه گوارش به ویژه در دستگاه عصبی مرکزی و کلیه‌ها توزیع شده و به صورت اختلالات عصبی تأخیری تظاهر می‌کند. برخی از این اختلالات عبارتند از: آتاکسی، پاراستزی، لرزش، کاهش بینایی، شنوایی، بویایی و چشایی، از دست دادن حافظه، دمانس پیش رونده، نکروز کانونی، تخریب سلول‌های گلیال، اختلالات حرکتی و مرگ.

دستگاه عصبی احتمالاً حساس¬ترین ارگان در برابر تماس با بخارات جیوه‌است. طیف وسیعی از اختلالات تنفسی، روانی، قلبی عروقی، معده‌ای روده‌ای، تولید مثلی، کبدی، کلیوی، خونی، پوستی، اسکلتی- عضلانی ایمونولوژیکی، حسی و ادراکی و ژنوتوکسیک از اثرات جیوه می‌تواند باشد.

ویژگی‌های کلی
نام, نماد, عدد جیوه, Hg, 80
تلفظ به انگلیسی /ˈmɜrkjəri/
or /ˈmɜrkəri/ MER-k(y)ə-ree
alternatively /ˈkwɪksɪlvər/
or /hˈdrɑrɨrəm/ hye-DRAR-ji-rəm
نام گروهی برای عناصر مشابه فلزات واسطه
گروه، تناوب، بلوک ۱۲, ۶, d
جرم اتمی استاندارد 200.59 g·mol−۱
آرایش الکترونی [Xe] 4f14 5d10 6s2
الکترون به لایه 2, 8, 18, 32, 18, 2 (تصویر)
ویژگی‌های فیزیکی
حالت liquid
چگالی (نزدیک به r.t.) (liquid) 13.534 g·cm−۳
نقطه ذوب 234.32 K, -38.83 °C, -37.89 °F
نقطه جوش 629.88 K, 356.73 °C, 674.11 °F
نقطه بحرانی 1750 K, 172.00 MPa
گرمای هم‌جوشی 2.29 kJ·mol−1
گرمای تبخیر 59.11 kJ·mol−1
ظرفیت گرمایی 27.983 J·mol−۱·K−۱
فشار بخار
فشار (پاسکال) ۱ ۱۰ ۱۰۰ ۱k ۱۰k ۱۰۰k
دما (کلوین) 315 350 393 449 523 629
ویژگی‌های اتمی
وضعیت اکسید شدن 4, 2 (mercuric), 1 (mercurous)
(mildly basic oxide)
الکترونگاتیوی 2.00 (مقیاس پاولینگ)
انرژی‌های یونیزه شدن 1st: 1007.1 kJ·mol−1
2nd: 1810 kJ·mol−1
3rd: 3300 kJ·mol−1
شعاع اتمی 151 pm
شعاع کووالانسی 132±5 pm
شعاع واندروالانسی 155 pm
متفرقه
ساختار کریستالی rhombohedral
مغناطیس diamagnetic
مقاومت الکتریکی (25 °C) 961nΩ·m
رسانایی گرمایی (300 K) 8.30 W·m−1·K−1
انبساط گرمایی (25 °C) 60.4 µm·m−1·K−1
سرعت صوت (liquid, 20 °C) 1451.4 m/s
عدد کاس 7439-97-6
پایدارترین ایزوتوپ‌ها
مقاله اصلی ایزوتوپ‌های جیوه
isoNAنیمه عمرDMDE (MeV)DP
194Hg syn 444 y ε 0.040 194Au
195Hg syn 9.9 h ε 1.510 195Au
196Hg 0.15% 196Hg ایزوتوپ پایدار است که 116 نوترون داردs
197Hg syn 64.14 h ε 0.600 197Au
198Hg 9.97% 198Hg ایزوتوپ پایدار است که 118 نوترون داردs
199Hg 16.87% 199Hg ایزوتوپ پایدار است که 119 نوترون داردs
200Hg 23.1% 200Hg ایزوتوپ پایدار است که 120 نوترون داردs
201Hg 13.18% 201Hg ایزوتوپ پایدار است که 121 نوترون داردs
202Hg 29.86% 202Hg ایزوتوپ پایدار است که 122 نوترون داردs
203Hg syn 46.612 d β 0.492 203Tl
204Hg 6.87% 204Hg ایزوتوپ پایدار است که 124 نوترون داردs



محمدحسین آلطه بازدید : 121 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)
چه چیزی باعث ایجاد رنگ می‌شود؟ 
 
برای این که متوجه شویم که این سفیدی از کجا آب می‌خورد باید ابتدا بدانیم چرا چیز‌های متفاوت رنگ‌های متفاوتی دارند و قضیه‌ی این گوناگونی رنگ‌ها چیست. نور مرئی از یک سری نورها با فرکانس‌های متفاوتی تشکیل شده است و زمانی که ما چیزی را به رنگ خاصی می‌بینیم در اصل چشم ما آن فرکانس را یافته است.
 
اجسام متفاوت دارای رنگ‌های متفاوتی هستند، چون هر ذره‌ی مخصوص باعث می شود که جسمی که از آن  ساخته شده است دارای فرکانس ارتعاشی متفاوتی شود. پس وقتی که به یک جسم نور تابیده می‌شود، انرژی آن توسط مولکول‌ها و اتم‌های آن جسم مقدار معینی از انرژی نورانی را جذب می‌کنند. پس تفاوت رنگ اجسام به دلیل تفاوت انرژی جذب شده‌ی هر کدام از آن‌ها از انرژی نورانی تابیده شده می‌باشد.
 
حالا، هنگامی که نور به جسم برخورد می‌کند می‌تواند دو اتفاق بیفتد. 1- برخی از آن جسم عبور می‌کند. اگر این اتفاق بیفتد جسم به صورت شفاف دیده می‌شود. 2- اما در اکثر اجسام هنگامی که نور به آن‌ها می‌تابد بیش‌تر نور تابیده شده توسط سطح آن جسم بازتاب یا جذب می‌شود که در نتیجه مقدار نور کمی یا اصلا از میان جسم عبور نمی‌کند که این اجسام بنابر نوری که عبور می‌دهند یا نمی‌دهند، به صورت نیمه‌شفاف و مات دیده می‌شوند.
 
رنگ اجسام مات از ترکیب رنگ‌هایی که جذب نمی‌شوند (بازتاب می‌شود به چشم ما) ایجاد می‌شود. برای مثال در شکل زیر تنها رنگ زرد بازتاب می‌شود.
حالا نوبت به برف است؛ برف آب یخ‌ زده‌ای است و در ضمن همه‌ی ما می‌دانیم که آب یخ زده شفاف و بی‌رنگ است، پس این رنگ سفید از کجا آمده است؟ در اصل یخ شفاف نیست بلکه نیمه‌شفاف است و این بدین معناست که نور مستقیما از همان مسیری که وارد می‌شود (موازی آن) خارج نمی‌شود. این اتفاق به دلیل فعل‌وانفعالاتی است که فوتون‌ها (ذرات تشکیل‌دهنده نور) با مولکول‌های یخ انجام می‌دهند. در نتیجه نور وارد شده به یخ در جهت متفاوتی از مسیر اولیه‌ی خود از یخ خارج می‌شود.
 
 کریستال برف
برف هم کریستال‌های یخ منظم به هم‌چسبیده‌ای است که وقتی نور وارد آن می‌شود توسط لایه‌ی کریستالی اولیه جهت آن تغییر می‌کند، این اتفاق در لایه‌های بعدی نیز اتفاق می‌افتد و در پایان باعث می‌شود که نور وارد شده کاملا به عقب بازتاب شود. این عمل را کریستال برف بر تمام فرکانس‌های مختلف نور مرئی انجام می‌دهد که باعث می‌شود نور ترکیب شده از تمام فرکانس‌ها به چشم ما بازتاب شود. ترکیب تمام فرکانس‌های نور مرئی همان رنگ سفیدی است که ما می‌بینیم. این اتفاق را می‌توان دلیلی برای آفتاب سوختگی شدیدی که در هنگام مجاورت با برف ایجاد می‌شود (مثلا در اسکی) دانست. پس نتیجه‌ی پایانی که ما می‌بینیم همان برف سفید است.


محمدحسین آلطه بازدید : 176 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)

طلا یا زَر با نشان شیمیایی Au نام یک عنصر است. طلای پالوده فلزی با رنگ زرد روشن، براق و به صورت سنتی چشم گیر است که این به دلیل اکسید نشدن در هوا و آب است. از نظر شیمیایی، طلا فلزی واسطه است که در گروه ۱۱ جدول تناوبی جای دارد و یکی از کم واکنش ترین عنصرهای جامد در شرایط استاندارد است. پس می‌توان این فلز را به صورت خالص در طبیعت به صورت دانه‌ای یا تکه‌ای در میان سنگ‌ها، کانی‌های بلوری شده و مواد ته نشینی آبرفتی پیدا کرد. همچنین در میان کانی‌ها به صورت ترکیبی با دیگر عنصرها بویژه تلوریم دیده شده اما فراوان نیست. نماد شیمیایی این عنصر، Au از نام لاتین آن aurum به معنی «درخشش سپیده دم» گرفته شده‌است.[۱]

طلا در برابر بیشتر اسیدها پایدار است اما در تیزاب سلطانی (نیترو-هیدروکلریک اسید) حل می‌شود دلیل برگزیدن نام «تیزاب سلطانی» برای توانایی حل کردن طلا است. افزون بر این طلا در محلول‌های آلکالینی سیانور که در معدن کاری کاربرد دارد، و در جیوه با ساخت آلیاژ ملغمه هم حل می‌شود. نیتریک اسید که توان حل کردن نقره و فلزهای پایه را دارد در برابر طلا ناتوان است. این ویژگی نیتریک اسید در آزمون اسید برای شناسایی و تایید طلا به کار می‌آید.

از ۲۰۰۹ به این سو، روی هم رفته ۱۶۵٬۰۰۰ تُن طلا از معدن‌ها بدست آمده‌است.[۲] چیزی نزدیک به ۵٫۳ میلیارد تروی اونس (troy ounce) یا ۸۵۰۰ مترمکعب که ۵۰٪ آن در گوهرسازی، ۴۰٪ در سرمایه گذاری و ۱۰٪ در صنعت به کار رفته‌است.[۳]

علاوه بر سرمایه گذاری مالی و کارهای پولی، شکل‌پذیری بالا، پایداری در برابر خوردگی و واکنش پذیری پایین این عنصر باعث می‌شود که این عنصر کاربرد فراوانی در زمینه‌های گوناگون داشته باشد. رسانایی الکتریکی بالای طلا در سیم کشی برق به کار می‌آید. افزون بر این طلا در دندان‌پزشکی، الکترونیک و تولید شیشه‌های رنگی کاربرد دارد.

ریخت‌شناسی

طلا شکل کریستالی ویژه‌ای ندارد (اصطلاحاً آمورف یا بی شکل). در طبیعت معمولاً در میان سنگهای آتشفشانی و گاهی در میان رسوبات رودخانه‌ای و دریاچه‌ای یافت می‌شود. در سنگهای آتشفشانی به شکل دندریتی دیده می‌شود و در رسوبات به صورت دانه‌های ریز و درشت. اولین و بارزترین مشخصهٔ طلا، رنگ زرد و برق فلزی آن است. اما در موارد بسیار زیادی ممکن است با طلای ابلهان یا پیریت اشتباه گرفته شود. مهم‌ترین تفاوت در زمان این تشخیص، خاصیت چکش خواری طلا است. در حالی که پیریت با ضربهٔ چکش، خرد می‌شود، طلا در برابر ضربه تنها کمی تغییر شکل می‌دهد. لازم به ذکر است طلا از نظر کریستالوگرافی در رده FCC قرار دارد.

ویژگی‌ها

طلا، شکل‌پذیرترین ماده‌است. یک گرم از این عنصر را می‌توان آن قدر چکش زد تا به اندازهٔ یک ورق با مساحت یک متر مربع پهن شود یا یک اونس را به اندازهٔ ۳۰۰ پا پهن کرد. برگهٔ طلا می‌تواند آن قدر نازک شود تا در پایان شفاف شود در این صورت نور گذرا از آن به رنگ آبی مایل به سبز خواهد بود چون طلا به شدت نور زرد و قرمز را باز می تاباند.[۴] چنین ورقه‌های نیمه شفافی به خوبی پرتوهای فروسرخ را باز می تاباند، این ویژگی در پوشش‌های محافظ در برابر پرتوهای فروسرخ یا پرتوهای گرمایی مانند لباس‌های محافظ در برابر گرما یا در برابر خورشید مانند لباس فضانوردان به کار می‌آید.[۵]

طلا می‌تواند با بسیاری از فلزها آلیاژ شود. این آلیاژها در بدست آوردن سختی و نرمی‌های گوناگون، دمای ذوب مناسب، پدید آوردن رنگ دلخواه و دیگر کاربردهای فلزشناسی مورد نیازند.[۶] طلا رسانای خوب گرما و جریان برق است. از نظر شیمیایی رطوبت هوا و واکنشگرهای ناب خورنده بر آن بی اثرند. به همین دلیل در ساخت سکه و گوهرسازی بسیار مناسب است و البته می‌توانند پوشش مناسب برای دیگر فلزهای واکنش پذیر باشد. دارای میل ترکیبی بسیار پایینی است و در برابر بیشتر اسید و بازها ایستادگی می‌کند. می‌توان گفت طلا عنصری حل نشدنی است هرچند که در تیزاب سلطانی می‌توان آن را حل کرد.

اکسیدهای معمول طلا عبارتند از طلای یک و سه بار مثبت یا طلا(I) و طلا(III). یون‌های طلا در محلول به آسانیکاهیده می‌شوند در صورت افزودن هر فلز دیگری در نقش عامل کاهش، می‌بینیم که فلز افزوده اکسید و حل می‌شود در مقابل فلز جامد طلا در ظرف ته نشین می‌شود.

طلای پالودهٔ باکیفیت، بی بو، بی مزه و پایدار در برابر خوردگی است.[۷] طلا چگالی بالایی دارد، یک مترمکعب از آن۱۹٬۳۰۰ kg وزن دارد. برای مقایسه: چگالی سرب 11,340 kg/m۳ و چگالی سنگین ترین عنصر یعنی اسمیم22,610 kg/m۳ است.

رنگ

 

هنگامی که بیشتر فلزهای پالوده (خالص) به رنگ خاکستری، نقره‌ای یا سفید اند، طلا به رنگ زرد است. این رنگ نشان می‌دهد که چقدر الکترون‌های تراز پیوند (والانس) آزادند و در شمار انبوه به این سو و آن سو می‌روند (پلاسمون). بسامد این جابجایی‌ها در بیشتر فلزها در اندازهٔ بازهٔ فرابنفش است اما برای طلا در بازهٔ نور دیدنی (مرئی) می‌افتد. این به دلیل اثرهای نسبیتی-کوانتومی در ابر الکترونی پیرامون اتم طلا است.[۸][۹]

آلیاژهای رنگی طلا مانند طلای قرمز را می‌توان با افزودن اندکی مس و نقره بدست آورد. مثلث کناری رنگ‌های گوناگون آلیاژهای نقره-طلا-مس را نشان می‌دهد. آلیاژهای دیگر طلا مانند نیکل و پالادیم هم در گوهرسازی تجاری مهم اند چون با کمک آن‌ها به آلیاژ طلای سفید دست می‌یابیم. افزودنی‌های دیگر مانند منگنز، آلومینیم، آهن، ایندیم و... می‌توانند رنگ‌های دیگری از طلا بدست آوردند که چندان معمول نیست و کاربردهای دیگری دارد.[۶]

ایزوتوپ

تنها ایزوتوپ پایدار و طبیعی طلا ۱۹۷Au است. بیش از این، طلا دارای ۳۶ ایزوتوپ پرتوزا است که همگی به صورت آزمایشگاهی پدید می‌آیند و در بازهٔ جرم اتمی ۱۶۹ تا ۲۰۵ جای دارند. پایدارترین آن‌ها ۱۹۵Au است که نیمه‌عمر ۱۸۶٫۱ روزی دارد. از همه ناپایدارتر ۱۷۱Au است که پروتون می تاباند و نیمه‌عمرش 30 µs است. بیشتر ایزوتوپ‌های پرتوزای طلا که جرم اتمی زیر ۱۹۷ دارند در اثر واپاشی آلفا، β+ و پروتون از میان می‌روند. ۱۹۵Au که با جذب الکترون از میان می‌رود و ۱۹۶Au که بیشتر با جذب الکترون (۹۳٪) و کمتر با واپاشی β- از میان می‌رود (۷٪)[۱۰]، تنها استثناهای این پدیده‌اند. همهٔ ایزوتوپ‌های پرتوزای طلا با جرم اتمی بالاتر از ۱۹۷ با واپاشی β- از میان می‌روند.[۱۱]

دست کم ۳۲ هستهٔ همپار شناخته شده‌است که جرم اتمی در بازهٔ ۱۷۰ تا ۲۰۰ داشته‌اند. در میان این بازه تنها۱۷۸Au, ۱۸۰Au, ۱۸۱Au, ۱۸۲Au, and ۱۸۸Au همپار ندارند. پایدارترین همپار طلا ۱۹۸m۲Au با نیمه عمر ۲٫۲۷ روز و ناپایدارترین ۱۷۷m۲Au با نیمه عمر ۷ ns است. ۱۸۴m۱Au با سه واپاشی β+، گذار ایزومری (تابش گاما) و واپاشی آلفا رو به نابودی می‌گذارد. هیچکدام دیگر از همپار یا ایزوتوپ‌های طلا از سه راه واپاشی نابود نمی‌شوند.[۱۱]

کاربرد

جابجایی سرمایه

سرمایه‌گذاری

گوهرسازی

نوشتار اصلی: جواهر

به دلیل نرمی بالای طلای خالص (عیار ۲۴) آن را با فلزهای دیگر آلیاژ می‌کنند تا بتوانند به آن شکل و کاربرد بازرگانی بدهند. آمیختن طلا با دیگر فلزها بر شکل پذیری، سختی، نقطهٔ ذوب و دیگر ویژگی‌های آن تاثیر می‌گذارد. طلاهای با عیار پایین تر مانند ۲۲، ۱۸، ۱۴ یا ۱۰ دارای درصد بالاتری از مس یا دیگر فلزهای پایه مانند نقره یا پالادیم اند. مس در میان فلزها بیشترین کاربرد را دارد و باعث قرمزتر شدن رنگ آلیاژ می‌شود.[۱۲]

طلای با عیار ۱۸ که دارای ۲۵٪ مس باشد در طلاسازی سنتی و باستانی روسیه دیده شده‌است. این طلا که قرمز رنگ است برای عموم مردم کاربرد ندارد. طلای ۱۴ با آلیاژ طلا-مس رنگی همانند برخی آلیاژهای برنز دارد که از هر دوی آن‌ها در ساخت نشان پلیس استفاده می‌شود. از آمیختن طلا با آهن به طلای آبی و از طلا با آلومینیم به طلای بنفش می‌رسیم. این رنگ‌های طلا مگر در کارهای بسیار ویژهٔ گوهرسازی، کاربرد چندانی ندارند. طلای آبی تُرد است و به سختی می‌توان با آن کار کرد.[۱۲]

 

طلای ۱۸ و ۱۴ که تنها از آلیاژ طلا-نقره ساخته شده باشند رنگ زرد مایل به سبز دارند و با نام طلای سبز شناخته می‌شوند. طلای سفید از آمیختن فلزهای پالادیم یا نیکل با طلا بدست می‌آید. طلای ۱۸ که دارای ۱۷٫۳٪ نیکل، ۵٫۵٪ روی و ۲٫۲٪ مس باشد هم رنگ نقره دیده می‌شود. نیکل سمی است و کاربرد آن در اروپا کنترل شده‌است.[۱۲]

فلز پایهٔ دیگر طلاهای سفید، پالادیم، نقره و چند فلز سفید دیگر است.[۱۲] اما آلیاژهای پالادیم از آلیاژهای نیکل گران‌بهاتر است. طلای سفید با عیار بالا نسبت به نقره و نقرهٔ استرلینگ، در برابر خوردگی پایداری بسیار بیشتری دارد. پیشهٔ ویژه‌ای در ژاپن وجود دارد که در آن تلاش می‌شود به صورت لایه لایه رنگ‌های گوناگون به طلا دهند با کمک آن ابزارهای چیدمان چوبی را زیبا کنند. در سمت چپ یک نمونه از این رنگ آمیزی‌های لایه لایه با طلا را می‌توانید ببینید.

 

محمدحسین آلطه بازدید : 13635 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)

 

يك كيلوگرم = 1000 گرم

براي تبديل كيلوگرم به گرم عدد مربوط را × 1000 مي‌كنيم.

براي تبديل گرم به كيلوگرم عدد مربوط را تقسیم بر 1000 مي‌كنيم.

يك متر = 100 سانتي‌متر

براي تبديل متر به سانتي‌متر عدد مربوط را × 100 مي‌كنيم.

براي تبديل سانتي‌متر به متر عدد مربوط را تقسیم بر 100 مي‌كنيم.

يك متر = 1000 ميلي‌متر

براي تبديل متر به ميلي‌متر عدد مربوط را × 1000 مي‌كنيم.

براي تبديل ميلي‌متر به متر عدد مربوط را تقسیم بر1000 مي‌كنيم.

يك سانتي‌متر = 10 ميلي‌متر

براي تبديل سانتي‌متر به ميلي‌متر عدد مربوط را × 10 مي‌كنيم.

براي تبديل ميلي‌متر به سانتي‌متر عدد مربوط را تقسیم بر 10مي‌كنيم.

يك هكتار = 10000 مترمربع

براي تبديل هكتار به مترمربع عدد مربوط را × 10000 مي‌كنيم.

براي تبديل مترمربع به هكتار عدد مربوط را تقسیم بر 10000 مي‌كنيم.

يك كيلومتر = 1000 متر

براي تبديل كيلومتر به متر عدد مربوط را × 1000 مي‌كنيم.

براي تبديل متر به كيلومتر عدد مربوط را تقسیم بر 1000 مي‌كنيم.

يك ليتر = 1000 سي سي

براي تبديل ليتر به سي سي عدد مربوط را × 1000 مي‌كنيم.

براي تبديل سي سي به ليتر عدد مربوط را تقسیم بر 1000 مي‌كنيم.

يك ‌ليتر = 1000 سانتي‌مترمكعب

براي تبديل ليتر به سانتي‌مترمكعب عددمربوط را × 1000 مي‌كنيم.

براي تبديل سانتي‌متر مكعب به ليتر عددمربوط را تقسیم بر1000 مي‌كنيم.

يك سي سي = 30 قطره

براي تبديل سي سي به قطره عدد مربوط را × 30 مي‌كنيم.

براي تبديل قطره به سي سي عدد مربوط را تقسیم بر 30 مي‌كنيم.

يك مترمكعب = 1000 ليتر

براي تبديل مترمكعب به ليتر عدد مربوط را × 1000 مي‌كنيم.

براي تبديل ليتر به مترمكعب عدد مربوط را تقسیم بر 1000 مي‌كنيم.

يك ‌مترمكعب = 1000000

سانتي‌مترمكعب

براي‌تبديل مترمكعب به‌سانتي‌متر مكعب عدد مربوط را× 1000000 مي‌كنيم.

براي‌تبديل سانتي‌مترمكعب به‌متر مكعب عدد مربوط را تقسیم بر1000000 مي‌كنيم.

يك كيلومترمربع = 100 هكتار

براي تبديل كيلومترمربع به هكتار عدد مربوط را × 100 مي‌كنيم.

يك تن = 1000 كيلوگرم

براي تبديل كيلوگرم به تن عدد مربوط را تقسیم بر1000 مي‌كنيم


محمدحسین آلطه بازدید : 138 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)

نمونه سوال علوم تجربی سوم راهنمایی بخش سوم

 

1- یکای اندازه گیری کار .............و یکای اندازه گیری انرژی ............... است .

2- توان به معنی ............. انجام کار است .

3- واحد اندازه گیری توان ............. است .

4- قرقره ی ثابت برای ................. به کار می رود .

5- به وسایلی که انجام کارها را آسانتر می کنند ........................ می گویند

6- واحد اصلی فشار در فیزیک ............. می باشد که نام دیگر آن ............ است .

7- نیرویی که به طور عمود بر واحد سطح وارد می شود ..................نام دارد .

8- در اثر مالش پارچه ی پشمی بر بادکنک ، پارچه ی پشمی دارای بار ........... و بادکنک نیز دارای بار .......... خواهد شد .

9- بارهای الکتریکی ............ همدیگر را جذب  و بارهای الکتریکی .............. یکدیگر را دفع می کنند .

10- در یک اتم خنثی تعداد ................. با ................ همیشه برابر است .

11- باردار شدن اتم ها فقط از طریق انتقال .............. (الکترون/پروتون/نوترون) انجام می شود .

12- به موادی که جریان برق را از خود عبور می دهند ................ و به موادی که جریان برق را از خود عبور نمی دهند ................. گفته می شود .

13- الکترولیت باتری اتومبیل محلول ................. است .

14- یکای اختلاف پتانسیل الکتریکی .............. و یکای شدت جریان الکتریکی ............... است .

15- ............... عامل ایجاد جریان الکتریکی در مدار است .

16- یکای مقاومت الکتریکی ................. است و دستگاهی که مقاومت الکتریکی را اندازه گیری می کند ............. نام دارد .

17- انرژی جنبشی الکترون ها درهنگام عبور از سیم رسانا به انرژی ......... تبدیل می شود

18- اگر آهن ربایی را به دور از وسایل آهنی ، آزادانه بیاویزیم قطب .............. به سمت شمال زمین وقطب .................به سمت جنوب زمین می ایستد .

19- درآهن ربا قطب های ناهمنام یکدیگر را .................. می کنند .

20- نسبت نیروی مقاوم به نیروی محرك در ماشین ................... نام دارد .

 

21- در یك اهرم اگر طول بازوی مقاوم بزگتراز طول بازوی محركباشد ، مزیت مكانیكی آن ......... است . ( بزرگتر از یك  كوچكترازیك )

22- چرخ و محوری كه مقدار نیرو را افزایش می دهد مزیت مكانیكی آن .............. ازیك می باشد . ( بزرگتر  كوچكتر )

23- هر چه طول یك سطح شیبدار  نسبت به ارتفاع آن بیشتر باشد مزیت مكانیكی آن ........ است. ( بیشتر  كمتر)

24- ماشینی كه مزیت مكانیكی آن كمتر از یك است به طریق .............. به ما كمك می كند .

25- قرقره ................. ( ثابت  متحرك ) مقدار نیرو را افزایش می دهد .

26- اگر تعدادی الكترون به یك اتم افزوده شود آن اتم دارای بار الكتریكی .......... می شود

27- به وسیله ی .................. می توان نوع بار الكتریكی یك جسم را تشخیص داد .

28- برای حفاظت ساختمان های بلند از خطر آذرخش از وسیله ای به نام ............... استفاده می كنند .

 

 

سوالات صحیح - غلط

 

1-وقتی وزنه برداری وزنه 200 كیلوگرمی را روی سر خود نگه می دارد ، بر روی وزنه كار انجام نمی شود .(      )     

 

2- سجاد با دانستن وزن خودش و مقدار مسافتی كه در یك ساعت راه می رود می تواند توان خودش را اندازه بگیرد . (      )                  

3- در اهرم نوع دوم نیروی محرك بین تكیه گاه و نیروی مقاوم قرار می گیرد. (      )

4- قرقره ثابت مانند اهرم نوعاول ، باعث تغییر جهت نیرو می شود .  (      )

5- در قرقره متحرك و چرخ و محور تكیه گاه در مركز قرار دارد.   (      )

6- هر چه تیغه چاقو تیزتر باشد فشار وارده بر تكه گوشت افزایش می یابد . (      )

7- هر چه سطحی كه نیرو بر آن وارد می شود بیشتر باشد فشار بیشتر می شود (      )

8- مایعات فشاررا به طور یكسان و در همه جهات منتقل می كنند . (      )

9- از عوامل مؤثر بر فشار مایعات ارتفاع آب و سطح قاعده ظرف می باشد (      )

10- اگر دمای گاز درون ظرف در بسته ای كمتر شود فشارش كمتر می شود   ر

11- وقتی میله شیشه ای را با كیسه نایلونی مالش دهیم ، میله دارای بار مثبت می شود . (      )

12- پروتون ذره ای است در هسته اتم كه بار الكتریكی ندارد . (      )

13- با تماس انگشت دست  به كلاهك برقنما می توان برقنما را خنثی كرد . (      )

14- اتمی را خنثی می گوییم كه آن اتم پروتون و الكترون نداشته باشد .(      )

15- به كمك مالش می توان اجسام غیر فلزی را باردار كرد . (      )

 16- عامل ایجاد جریان الكتریكی در مدار مقاومت الكتریكی است. (      )



محمدحسین آلطه بازدید : 239 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)
محمدحسین آلطه بازدید : 132 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)

 

صورت فلکی

 
 
 
نگاره و فهرستی از صورت‌های فلکی در کتابی از دانشمند ایرانی، عبدالرحمان صوفی رازی.
 
فاصله ستاره‌های صورت فلکی شکارچی
 
نگاره سنگی در غار لاسکو

صورت‌فلکی یا پیکرآسمانی گردایه ای از ستاره‌ها است که از دیدگاه زمینی به شکل ویژه ای مانندسازی و نام‌گذاری شده‌است.[۱] در واقعیت سه بعدی، ستارگان یک پیکرآسمانی لزوماً به هم نزدیک نیستند و پیوندی به هم ندارند. قرار دادن آن‌ها در یک مجموعه تنها به‌خاطر نزدیکی ظاهری از دیدگاه زمینی است. دسته‌بندی ظاهری ستارگان به صورت پیکرهای‌آسمانی از دید نشانی‌دهی و ساختن نقشه‌های آسان‌فهمِ آسمان سودمند است.[۲]

تاریخچه

پژوهش های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که نگاره های نقاشی شده بر روی دیوارهایغار لاسکو در جنوب فرانسه دربرگیرنده نشانه‌های نجومی است. گمان می‌شود خوشه ستاره‌ای پروین در کنار خوشه قلائص (صورت فلکی گاو) بر روی این نگاره‌ها نمایش داده شده‌است.[۳] شاید انسان‌های روزگار پارینه سنگی (۳۰٬۰۰۰ تا ۲۶٬۰۰۰ سال پیش از میلاد) نخستین کسانی بودند که چهار جهت اصلی را شناسایی کردند. در اواخر دوره پارینه‌سنگی(۲۰٬۰۰۰ تا ۱۶۰۰۰ سال پیش از میلاد) در فرانسه هنر ساخت ابزارهای سنگی به اوج خود رسید و در آن هنگام اندیشه نخستین صورت‌های‌فلکی پایه گذاری شد. این را در یادگارهای بجای مانده ی نقش‌های درون غارهای این روزگار می‌توان یافت. در دره میرملاس و همیان در شمال کوهدشت لرستان نیز پناهگاه‌هایی از این روزگار وجود دارند. در این پناهگاه‌ها نقش‌های رنگ‌دار زیادی است. حدود ۱۶٬۰۰۰ تا ۸٬۰۰۰ سال پیش از میلاد، کم‌کم اسامی گروه‌های ستاره‌ای (صورت‌فلکی) به سه دستهٔ نمادین تغییر کرد. دنیای پایینی، میانی و بالایی. حدود ۱۰٬۰۰۰ سال پیش از میلاد، دوره ی یخبندان در اروپا به پایان رسید. با گرم شدن زمین، علفزارها و دشت‌های اروپا جای خود را به جنگل‌ها دادند و دوران نوسنگی آغاز شد. در این دوره، انسان‌ها به جای شکار و گردآوری خوراک به کشاورزی و تولید خوراک می‌پرداختند. از این رو نیاز آن‌ها به چگونگی آب و هوا، و دانستن فصل‌ها بیشتر شد. بدینسان به گذر سالانه خورشید در آسمان توجه بیشتری کردند. می‌توان گفت حدود ۵٬۶۰۰ سال پیش از میلاد، چهار صورت فلکی در آسمان شکل گرفته بودند: دو پیکر، سنبله، قوس و ماهی. آن‌ها نمایانگر نقاط اعتدال‌ها و انقلاب‌های آن زمان بودند و پایه ی صورت فلکی‌های منطقةالبروجی امروزی شد.[۴]

از سویی به نظر می رسد نخستین صورت فلکی خرس بزرگ بوده که به دست سومریان به انگیزه تشخص آن و تعیین جهت شمال معین شده است و پس از آن صورتهای فلکی دائرةالبروج و آنگاه به دست مصریان، بابلیان و اعراب شمار آنها به ۴۸ صورت فلکی رسیده است. در سال ۱۹۳۰ میلادی برای تمام آسمان ۸۸ صورت فلکی بصورت فرامرزی شناسایی و به پذیرش رسید.

صورت‌های فلکی امروزی

آبمار • آتشدان • ارابه‌ران • اژدها • اسب بالدار • اسب کوچک • اسکنه • آفتاب‌پرست • بادبان • بزغاله • برساووش • بره • پیاله • پیکان • تاج جنوبی • تاج

شمالی • تاربست •تازی‌ها • ترازو • تک‌شاخ • تلسکوپ • تلمبه • توکان • جوی • چلپاسه • چلیپا • خرچنگ • خرس بزرگ • خرس

کوچک • خرگوش • درنا • دلفین • دلو • دوپرگار • دوپیکر •دوشیزه • ذات‌الکرسی • روباهک • زانوزده • زرافه • زن برزنجیر • ساعت

 • سپر • سُدْس • سگ بزرگ • سگ کوچک • سنگتراش • سه‌پایه • سه‌سو • سیاه‌گوش • سیمرغ •شاه‌تخته • شکارچی • شلیاق • شیر 

• شیرکوچک • طاووس • عقاب • قطب‌نما • قنطورس • قیفاووس • کبوتر • کژدم • کشتیدم • کلاغ • کمان • کوره • 

کوهمیز • گاو •گاوران • گرگ • گونیا • گیسو • مار • مار باریک • مارافسای • ماکیان • ماهی • ماهی

پرنده • ماهی جنوبی • ماهی زرین • مثلث جنوبی • مرغ بهشتی • مگس جنوبی •میکروسکوپ • نهنگ • هشتک • هندی

 

محمدحسین آلطه بازدید : 196 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)

بار الکتریکی

بار الکتریکی یک خاصیت فیزیکی ماده است که باعث می‌شود، هنگامی که ماده در مجاورت مادهٔ باردار دیگری قرار می‌گیرد به آن نیرو وارد شود. بار الکتریکی دو نوع است بار مثبت و بار منفی. بین دو ماده یا جسم با بارهای هم‌نام نیروی رانش ایجاد می‌شود و برعکس اگر ناهم‌نام باشند بین آن‌ها ربایش ایجاد می‌شود. در سامانهٔ استاندارد بین‌المللی یکاها واحد بار الکتریکی کولن (C) است. البته در مهندسی برق از یکای آمپرمتر (Ah) نیز استفاده می‌کنند. در مطالعهٔ اندرکنش میان اجسام باردار، دانشالکترومغناطیس کلاسیک کافی است و از اثرهای کوانتومی صرف نظر می‌شود.

بار الکتریکی یک خاصیت پایسته در ماده است به این معنی که بار الکتریکی تولید نمی‌شود یا از بین نمی‌رود؛ بار الکتریکی از ذرات زیراتمی ماده که تعیین‌کنندهٔ خواص الکترومغناطیس ماده‌اند ناشی می‌شود. یک مادهٔ باردار الکتریکی، تولیدکنندهٔ میدان‌های الکترومغناطیسی است و خود از آنها تاثیر می‌گیرد. اندرکنش میان یک بار متحرک و یک میدان الکترومغناطیسی عامل ایجاد نیروهای الکترومغناطیسی است. این نیرو خود یکی از چهار نیروی بنیادی است. [۱]

آزمایش‌ها[۲] در قرن بیستم، توضیحی کوانتومی از بار الکتریکی ارائه کرده‌اند (این عمل را کوانتومی کردن می نامند)، به عبارت دیگر دانشمندان دریافته‌اند که بار الکتریکی خود از واحد کوچک‌تری با نام بار بنیادیتشکیل شده‌است. بار یک الکترون تقریباً برابر با e=1.602times10^{-19} C  می‌باشد. (البته ذراتی با نام کوارک وجود دارند که باری به اندازه چند e⅓ دارند.) پروتون باری به اندازهٔ e و الکترون باری برابر با e- دارد. علم مطالعه ذرات باردار و توضیح ارتباط آنها با فوتونها، الکترودینامیک کوانتومی نام دارد.

 

 

مقدمه[ویرایش]

میدان الکتریکی ایجاد شده توسط بار مثبت
 
میدان الکتریکی ایجاد شده توسط بار منفی

بار یک ویژگی بنیادی در انواع ماده است که به صورت ربایش یا رانش الکتروستاتیکی در حضور ماده‌ای دیگر نمود پیدا می‌کند. بار الکتریکی ویژگیی است که سرچشمهٔ آن به بسیاری از ذرات زیراتمی ماده برمی‌گردد. بارِ ذراتی که به صورت آزاد یافت می‌شوند به اندازهٔ ضریب صحیحی از بار بنیادی (بار یک الکترون) است، در این حالت می‌گوییم بار الکتریکی یک کمیت گسسته است. مایکل فاراده در آزمایش‌های برق‌کافت خود دریافت که بار الکتریکی کمیتی گسسته است. رابرت میلیکان نیز در آزمایش‌های خود به این حقیقت می‌رسد و مقدار بار یک الکترون را نیز اندازه می‌گیرد.

بنابراین به صورت کمیت‌های گسسته می‌گوییم که بار یک الکترون ۱- و بار یک پروتون ۱+ است. ذرات بارداری که بار آن‌ها هم‌نام باشد یکدیگر را می‌رانند و ذراتی که بارهای ناهم‌نام دارند یک دیگر را می‌ربایند.قانون کولمب مقدار عددی نیروی الکتروستاتیک بین دو ذرهٔ باردار را بدست می‌آورد و بیان می‌دارد که مقدار این نیرو با اندازهٔ بار ذرات رابطهٔ مستقیم و با مربع فاصلهٔ بین دو ذره رابطهٔ وارون دارد.

مقدار بار یک پادذره دقیقاً برابر با بار ذرهٔ متناظر با آن است ولی به صورت ناهم‌نام. کوارک‌ها هم باری برابر با13- یا 23+ بار بنیادی دارند که البته هیچ کوارکی تاکنون به صورت آزاد یافت نشده است (دلیل نظری این مطلب در بحث آزادی مجانبی یافت می‌شود).

بار الکتریکی یک جسم برابر با مجموع بارهای الکتریکی ذرات سازندهٔ آن است. این بار به طور معمول کوچک است چون ماده از اتم ساخته شده و اتم‌ها به تعداد مساوی از پروتون و الکترون در هستهٔ خود دارند، در نتیجه از نظر الکتریکی خنثی اند. یک یون، اتمی (یا دسته‌ای از اتم‌ها) است که یک یا چند الکترون ازدست داده‌است یا به‌دست آورده‌است. اتمی که الکترون از دست دهد بار خالص آن مثبت می‌شود که آن را کاتیونمی‌نامیم و اتمی که الکترون بدست آورد بار خالص آن منفی می‌شود و آن را آنیون می‌نامیم.

در هنگام تشکیل یک جسم (ماکروسکوپیک) اتم‌ها و یون‌های تشکیل دهندهٔ آن به گونه‌ای با هم ترکیب می‌شوند که جسم از نظر الکتریکی خنثی باشد و یا اینکه همیشه تمایل به ازدست دادن یا گرفتن الکترون و درنتیجه خنثی بودن دارند اما به‌ندرت جسمی پیدا می‌شود که به طور خالص بی‌بار (خنثی) باشد.

گاهی یون‌ها در سراسر مادهٔ تشکیل دهندهٔ جسم پخش شده‌است و به آن جسم بار مثبت یا منفی داده است. هم‌چنین اجسام رسانای جریان الکتریسیته گاهی سخت‌تر یا راحت‌تر (بسته به نوع ماده) الکترون بدست می‌آورند یا از دست می‌دهند و بار خالص مثبت یا منفی پیدا می‌کنند. به این پدیده که جسمی دارای بار غیر صفر ساکن باشد الکتریسیتهٔ ساکن می‌گوییم. به راحتی با بر روی هم مالیدن دو مادهٔ ناهمسان، مانند کهربا روی یک پارچه خزدار یا شیشه روی ابریشم می‌توانیم الکتریسیتهٔ ساکن تولید کنیم. با این روش اجسام نارسانا می‌توانند مقدار قابل توجهی بار الکتریکی بدست آورند یا ازدست دهند. واضح است که وقتی یکی از این اجسام بار الکتریکی بدست می‌آورد دیگری دقیقاً به همان اندازه بار الکتریکی از دست می‌دهد و این به دلیل قانون پایستگی بار الکتریکی است که همواره برقرار است.

گاهی مجموع بارهای الکتریکی یک جسم صفر است اما بار آن به صورت غیریکنواخت پخش شده است (مثلاً به دلیل حضور یک میدان الکترومغناطیسی یا دوقطبی‌های موجود در ماده) در این حالت می‌گوییم جسم قطبی شده‌است. بار الکتریکی بدست آمده از قطبی‌شدن ماده رابار مرزی، بار تولید شده بر روی یک جسم که ناشی از بار گرفته‌شده یا داده‌شده به جسمی دیگر است را بار آزاد و حرکت الکترون‌ها را در یک جهت خاص در فلزات رسانا، جریان الکتریکی می‌نامیم.

تعداد صفحات : 16

درباره ما
Profile Pic
این سایت جهت مطالب علوم تجربی ساخته شده است امیدوارم خوشتان بیاید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    ازچه مطالبي خوشتون مياد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 158
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 41
  • بازدید امروز : 57
  • باردید دیروز : 86
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 247
  • بازدید ماه : 658
  • بازدید سال : 3,495
  • بازدید کلی : 63,694
  • کدهای اختصاصی